سوره منافقون، شصت و سومین سوره و از سورههای مدنی قرآن است که در جزء ۲۸ جای دارد. سوره منافقون درباره منافقان سخن میگوید و رفتار و اوصاف آنان را بیان میکند. این سوره به پیامبر(ص) دستور میدهد تا در مورد خطر منافقان احتیاط کند و مؤمنان را به انفاق در راه خدا و دوری از نفاق توصیه میکند. در تفسیر قمی آمده است آیه هشتم این سوره درباره عبدالله بن اُبَیّ نازل شد که میخواست مهاجران را از مدینه اخراج کند. درباره فضیلت تلاوت این سوره از جمله از پیامبر(ص) روایت شده است هر كس سوره منافقون را بخواند، از هر گونه نفاق پاک مىشود.
شأن نزول سوره منافقون
در تفسیر قمی درباره شأن نزول سوره منافقون آمده است: در یکی از غزوههای پیامبر(ص)، میان دو تن از اصحاب بر سرِ کشیدن آب از چاه، درگیری ایجاد شد و باعث صدمه دیدن یکی از انصار شد. عبدالله بن اُبَیّ پس از شنیدن این خبر، بسیار خشمگین شد و تهدید کرد وقتی به مدينه برگردد افراد حقیر را از این شهر بیرون میکند.[۹] این سخن عبدالله که معنایش اخراج مهاجران از مدینه بود، در آیه هشتم سوره منافقون اینگونه آمده است: «میگویند: اگر به مدينه برگرديم، قطعاً آنكه عزتمندتر است آن زبونتر را از آنجا بيرون خواهد كرد.»[۱۰] علامه طباطبائی در المیزان براین باور است که منظور عبدالله بن ابی از «اذلّ» پیامبر(ص) و منظور او از «اعزّ» خودش بود و با این سخنش قصد تهدید پیامبر را داشت.[۱۱]
زید بن ارقم که شاهد این ماجرا بود، صحبتهای عبدالله را برای پیامبر(ص) بازگو کرد؛ اما عبدالله نزد پیامبر رفت و به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) شهادت داد و گفتههای زید را تکذیب کرد. اندکی بعد، آیات نخست تا هشتم سوره منافقون، نازل شد.[۱۲]
نکتهها
علامه طباطبائی در تفسیر «لایفقهون» در آیه ۷ میگوید یا منظور این است که دین خدا نیازی به انفاق دیگران ندارد و خداوند که خزائن آسمانها و زمین از آنِ اوست هر گونه اراده کند، به هر کس که بخواهد میبخشد؛ ولی هر چه را که بیشتر برایشان مصلحت است برمیگزیند و با فقر و ناداری میآزمایدشان تا صبر کنند و پاداش کریمانه دریافت کنند اما منافقان وجه حکمت کار خدا را درک نمیکنند؛ و یا منظور این است که منافقان قدرت درک واقعی این که خزائن آسمان ها و زمین برای خداست را ندارند و میپندارند که فقر و بینیازی در اختیار خدا نیست و اگر بر مؤمنان انفاق نکنند و کمکهای مالیشان را قطع کنند آنان از روزی محروم میشوند.[۱۳]
با این که جمله (لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ) سخن عبدالله بن ابی است ولی خداوند در پایان آیه به صورت جمع فرمود: منافقان نمیدانند (وَلكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ) تا نشان بدهد که دیگر منافقان که از یاران عبد الله بودند با این پیشنهاد موافق بودند.[۱۴]
آیات مشهور
وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ(آیه۴)
«و چون آنان را ببينى، هيكلهايشان تو را به تعجب وا مىدارد، و چون سخن گويند به گفتارشان گوش فرا مىدهى گويى آنان شمعكهايى پشت بر ديوارند [كه پوك شده و درخور اعتماد نيستند]: هر فريادى را به زيان خويش مىپندارند. خودشان دشمنند؛ از آنان بپرهيز؛ خدا بكشدشان؛ تا كجا [از حقيقت] انحراف يافتهاند «خشب مسنده» را چوب بلا استفادهای دانستهآند که در کناری به چیزی تکیه داده شده.برخی از مفسران از تشبيه منافقان به تنههاى بريده شده درخت، «كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ»، سبكى و پوكى و شكسته شدن در برابر فشار و ضربه؛ جمود و خشكى و عدم انعطاف و تأثير پذيرى؛ عدم استقلال در ايستادن روى پاى خود؛ و عدم قدرت بر شنيدن و انديشيدن را از ویژگیهای منافقان دانستهاند. [۱۵] طبرسی در مجمع البیان منظور از «خشب مسنده» را جسدهای خالی از روح دانسته است و افزوده که منظور از این تشبیه خالی بودن منافقان از عقل و فهم است مانند چوب هایی که خالی از روح هستند. [۱۶]
فضیلت و خواص
در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) روایت شده است هر كس سوره منافقون را بخواند، از هر گونه نفاق پاک مىشود.[۱۷] بنابر حدیث دیگری در کتاب ثواب الاعمال، امام صادق(ع) به شیعیان توصیه میکند در نماز ظهر جمعه، سوره جمعه و سوره منافقون را بخوانند. در این حدیث آمده است: کسی که چنین کاری انجام دهد، گویی عمل رسول خدا(ص) را انجام داده و پاداشش بهشت است.[۱۸] بنابر نظر برخی از فقها قرائت سوره منافقون در رکعت دوم نماز جمعه مستحب است.[۱۹]